مدح و شهادت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
دیگـر رسـیـد لحـظـۀ فـردای بیعـلـی پوچیم و هیچ ما پس از این، «ما»ی بیعلی ای کاسههای شیرِ به صف ننگ بر شما گَـر از عـلـی کـنـیـد تـمـنـای بیعـلـی مُـرغ از قـفـس پـریـد نـدا داد جبرئیل اینک شما و وحـشـتِ دنـیـای بیعـلی قـرآنِ بـیعـلی ثمـرَش ابنِ ملجم است دارد خـطـر تـلاوتِ هـر آیـه بیعـلـی بوی شـکـافِ کعـبـه گرفـته طوافِ ما باید گریخت وَرنَه ز هَـر جای بیعلی جز یاعلی مگو و مَدد از جهـان مجـو شیطان نشسته در پَسِ هر «یا»ی بیعلی با یاعـلـیست گَر دَمِ او زنـده مـیکـند بیمعجـزهست هر دمِ عـیسای بیعلی رَمزِ شکافِ کعبه و دریا علیست، پس غرق است بینِ حادثه مـوسای بیعلی در«عین» و «لام» و «یا» همۀ درسها گُمند بیـهـودگیست مَـشـقِ الـفـبای بیعـلی یک عـده پای غـیرِ عـلی پا گـرفـتهاند اسلامشان شدهست چه بیپایه بیعـلی شیری که خوردهاند از آن رو که نیست پاک ازآنـشان شـدهست اذانهـای بـیعـلـی «ما را خدا ز زُهـدِ ریا بی نیاز کرد» دلخوش بمان تو شیخْ به تقوای بیعلی |